بهقلم: عبدالحفیظ عریب
عضو مرکز مطالعات اندیشه و دعوت اسلامی
پیش درآمد
با توجه به اوضاع کنونی افغانستان و آشنایی مردم با واژه صلح که چندی است از روند مذاکرات موهوم صلح میان دولت مرکزی و خارجی با دولت طالبان؛ با آن آشنا شدهاند، و از طرفی خواستار شدید مردم به صلح و همزیستی و پایان دادن اوضاع آشفته کشور، نیاز است برای آشنایی مردم بحث صلح بیشتر به بررسی گرفته شود.
مقاله حاضر با رویکرد تحقیقی نگاشته شده و واژه صلح را از نگاه لغت و اصطلاح بصورت گذرا به برسی گرفته و از منظر سیره قولی و عملی نبی رحمت به تبیین جایگاه آن میپردازد. و در پایان موضوع مدیریت صلح را نیز مطرح میکند و با پیامی به مردم افغانستان بحث را پایان میدهد.
مفهوم صلح
یکی از مهمترین راهبردها و رهیافتهای رسول الله صلی الله علیه وسلم به عنوان آخرین سفیر پروردگار در میان انسانها، راهبرد صلح بود. قبل از ارزیابی آن از منظر سیره نبوی لازم است از نگاه لغت و اصطلاح با کلمه صلح آشنا شویم.
صلح واژه عربی است و به معنای آشتی، نرمش و سازش یا همزیستی و با هم بودن و نیز در مقابل جنگ، مبارزه و کشمکش و تعارض میان آدمها به کار میرود. (دهخدا، واژه صلح) و به لحاظ سیاسی و نظامی صلح به معنای نبود جنگ میباشد. راغب اصفهانی در مفردات خویش صلح را چنین تعریف میکند: الصلح یختص بإزالی النفار بین الناس.) راغب، ۱۴۲۷، ۴۸۹) صلح اختصاص به زوال مواجهه و کشمکش و نزاع بین مردم دارد.
در نگرش قرآن و سیره نبوی برای ادای مفهوم صلح لفظ (سلم و سلامه) نیز به کار رفته است چنانچه در آیه ۲۰۸ سوره بقره آمدهT ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّهًS و همچنان در سیره دیپلماسی پیامبر صلی الله علیه وسلم و در ارسال نامههای ایشان به دولتهای همجوار و دوردست، عبارت «اسلم تسلم» بکار رفته است. (محمد حمیدالله، وثایق،ص ۸۵) از نظر لغت شناسان کلمه (سلم) معنایی فراتر از صلح را دربرمیگیرد و نه تنها بر نبود جنگ و کشمکش دلالت دارد که بیانگر زیستی مبتنی بر آرامش و آشتی، و همزیستی آرام و بدون کینه و دشمنی یا همان همزیستی مسالمت آمیز است. راغب اصفهانی مینویسد: السلم والسلامه: التعری عن الآفات الظاهره والباطنه. (راغب، ۱۴۲۷، ص ۴۲۱) یعنی سلم و سلامت به معنای اجتناب و دوری از آفات ظاهری و باطنی است. سلم و سلام و سلامتی و اسلام همخانوادهاند و همه کموبیش دارای معنایی فراتر از صلح هستند.
جایگاه صلح در سیره نبی رحمت
واژه صلح از پرکاربردترین کلمه در سیرۀ سیاسی رسولاکرم صلی الله علیه وسلم است. در تمام جنگهای آنحضرت اصل بر صلح بوده و ابتدا بر مخالفان پیام صلح و سازش ابلاغ میگردید. و در صورت عدم پذیرش از سوی آنها، با رعایت تمامی ضوابط و اصول انسانی برای تحقق اهداف اسلام و کسر شوکت سردمداران فساد و طغیان نبردی آغاز میگردید.
جایگاه صلح در سیره نبی رحمت ریشه در اولین مرجع احکام و تصمیمگیریها در اسلام یعنی قرآن کریم دارد. قرآن کریم در آیات متعددی به مسئله صلح اهمیت زیادی داده است. تتبع در آیههای قرآنی نشان میدهد که لفظ سلم و مشتقات آن در بیش از ۱۳۰ آیه آمده است. در حالی که لفظ حرب(جنگ) تنها در شش آیه قرآن تکرار شده است. (شیت خطاب، شیوه فرماندهی پیامبر،۱۹۵) الله تعالی در آیه ۱۲۸ سوره نساء قضیه صلح را به طور مطلق شفافسازی میکند و میفرماید Tالصُّلْحُ خَیْرٌS از لحاظ ترکیب واژهها، در این آیه پسوند صلح را نکره آورده است تا خاطرنشان کند نه تنها در جنگها بلکه در تمام شئون زندگی چه در روابط فردی و خانوادگی و چه در روابط شهری و روابط اجتماعی و روابط بین المللی، صلح امری پسندیده است. در سوره حجرات نیز از ضرورت صلح یاد میکندTإِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْS[1] {حجرات ۱۰} و در آیه اول سوره انفال نیز بر این امر صحه میگذاردTفَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَیْنِکُمْS و پیامبر صلی الله علیه وسلم با الهام از آیات قرآنی شیوه و منش ایشان همیشه بر صلح طلبی بود. آنحضرت به مصداق Tوَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَهً لِّلْعَالَمِینَS{انبیاء،۱۰۷} به عنوان معلم رحمت و مودت، سیره قولی و عملی ایشان همیشه تحکیمبخش صلح و همزیستی در میان مسلمانان و مدارا با سایر انسانها بود. حضرت ابودرداء رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایات میکند که فرمودند: « اَلا اُخبِرُکُم بِاَفضَلَ مِن دَرَجَهِ الصّیامِ وَ الصَّلاهِ وَ الصَّدَقَهِ؟ قالوا: بلی یارسولالله، قال: اصَلاحُ ذاتِ البَینِ، وفَساد ذاتِ البَینِ الحالِقَهُ» (آلبانی،صحیح الترغیب، ۲۸۴) آیا شما را خبر بدهم از چیزی که از روزه و نماز و صدقه افضلتر است؟ صحابه گفتند: بله ای رسول خدا. فرمود: آن چیز صلحجوی میان مردم است؛ زیرا فساد همه چیز را از بین میبرد. در این حدیث پیامبر صلی الله علیه وسلم به صراحت اعلام میدارد که مرتبه و منزلت یک فرد صلحپیشه، از نمازگزاران و روزه داران و صدقه دهندگان بالاتر است. (امینی، جایگاه صلح در سیره پیامبر،ص۱۰) و از ابن عمر رضی الله عنه نیز نقل شده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «اِنَّ أَفضَلَ الصّدَقَهِ اِصلاحُ ذاتِ البَینِ.» (آلبانی، صحیح الترغیب، ۲۸۱۷) یعنی بهترین صدقه صلحجویی میان مردم است.
جایگاه صلح در سیره عملی نبی رحمت
همانطور که بیان شد شیوه و روش اصلی پیامبر صلی الله علیه وسلم بر صلح طلبی بود و هرگز با دشمنان و مخالفین خود بنای جنگ نداشت، مگر آنکه از پذیرش اسلام امتناع ورزند و جنگ را آغاز کنند.
پیامبر صلی الله علیه وسلم در بدو ورود به مدینه میان قبایل اوس و خزرج که سالیان متمادی به نسلکشی و غارت همدیگر پرداخته بودند، چنان پیمان صلح و اخوت برقرار کرد که برادران نسبی نظیر آن را ندیده بودند. (امینی، جایگاه صلح در سیره پیامبر،ص ۱۲) و همچنان با یهودیان ساکن در مدینه، قبیلههای بنی قینقاع، بنی نضیر و بنی قریظه مصالحه نمود و بر مبنای پیماننامۀ حفظ جان و مال و آیین آنها را تضمین نمود. در سال دوم هجری با قبیلههای ضمره و مدلج پیماننامههایی منعقد گردید و در مقابل عدم همسویی آنان با دشمنان اسلام، جان و مالشان امان داده شد. در غزوه خندق نیز پیامبر خدا قصد داشت با قبیله بنی غطفان در قبال اعطای ثلث حاصل یک ساله مدینه، پیمان صلح ببندد که شجاعت صحابه رضی الله عنهم مانع شد. (الصلابی، السیره النبویه، ج۲ ص۲۱۸) در سال ششم هجری مهمترین نرمش و صلح تاریخی اسلام- صلح حدیبیه- رخ داد و به جهانیان نشان داد که مسلمانان اهل مدارا و صلح و سازشاند.
پس از صلح حدیبیه صلحهای دیگری نیز به وقوع پیوست که از جمله آنها، مصالحه با اهل جرباء و اذرح، مصالحه با حکمران ایله، مصالحه با مردم دومهالجندل، (شیوه فرماندهی پیامبر، ص ۳۳۷) صلح در غزوه خیبر، معاهده با یهودیان وادی القری، صلح در غزوه تبوک، صلح با مسیحیان نجران و صلح با زرتشتیان بحرین را میتوان نام برد. (امینی، جایگاه صلح در سیره پیامبر، ص ۱۳) و تمامی این عملکردها، کارنامه صلحجویی و صلحطلبی پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم را نشان میدهد.
مدیریت صلح در سیره نبوی
در سیره نظامی رسولاکرم صلی الله علیه وسلم صلح از مقدمترین و راهبردیترین عمل شناخته میشود و نه تنها هدفی متعالی، که مبنا و اساسی برای امنیت، توسعه، رشد و بسیاری از ارزشهای دیگر تلقی میشود.
پیامبر صلی الله علیه وسلم در انجام صلح و انعقاد پیماننامهها با مخالفین، کاملا خویشتن دار بوده و صلح را بر مبنای اصول سه گانهی” حق، عدالت و کرامت انسانی” انجام میداد. رضایت الله تعالی و تحقق خواستههای او اولین شرط مصالحه نزد آنحضرت صلی الله علیه وسلم بود. از اینرو صلحی که به حلال شدن محرمات الهی بینجامد، هرگز به آن تن نمیداد و میفرمود: «الصُّلْحُ جَائِزٌ بَیْنَ الْمُسْلِمِینَ إِلَّا صُلْحًا حَرَّمَ حلالا أو أحل حراما». (شوکانی، نیل الاوطار، ۲۳۲۵)
از ویژگیهای بارز مدیریت صلح در سیره نبوی پایبندی آنحضرت صلی الله علیه وسلم به مصوبه صلحنامه است. بهطوری که در طول حاکمیت آنحضرت صلی الله علیه وسلم حتی یک مورد از نقض پیمان توسط آنحضرت و یاران ایشان گزارش نشده است.
اوضاع کنونی افغانستان نیازمند عملکردهای صلحطلبانه است
این روزها اوضاع کنونی کشورمان سخت تحت الشعاع کارزار انتخاباتی قرارگرفته و با وعده و وعیدهای نامزدهای جدید و پیشین، دل به آینده آرام و مسالمتآمیز بسته است. میطلبد چه نامزدهای انتخاباتی و چه دولتمردان دیگر به قضیه صلح به دید یک امر حیاتی در آبادانی افغانستان بنگرند. و در حقیقت همین شیوه از آموزههای اصیل اسلام است.
مردم ما تمام انواع جنگ، آوارگی و بدبختی را چشیدهاند، اینک وقت آن رسیده است که با رویکار آمدن دولت جدید وضعیت کشور نیز روبه بهبودی گراید.
شایسته است از یک طرف دولت فعلی و از طرفی جناحهای مخالف به احترام کتاب الله و سنت رسول الله کنارهم بنشینند و با رعایت موازین شرعی و عرفی به توافقی پایدار برسند و این غایله بدبختی را پایان دهند. میطلبد مردم عزیز نیز برای انتخاب آیندهشان پای صندوقهایی بروند و امانتشان را تحویل دهند که اعتقادش به صلح و زندگی مسالمتآمیز بیش از جنگ و خشونت و سرکوب مخالفان است.
به امید آینده صلحآمیز، روشن و علمی برای افغانستان.
منابع
- قرآن کریم
- الشوکانی، محمد بن علی؛ نیل الاوطار؛ دار احیاء التراث العربی، بیروت، بیتا
- البانی، محمد ناصرالدین؛صحیح الترغیب؛ مکتبه المعارف، بیجا، ۱۴۲۱هـ.ق
- صلّابی، علی محمد؛ السیره النبویه؛ دار ابن کثیر، بیروت، ۱۴۳۰ ق
- محمد حمید الله؛ وثایق؛ ترجمه: محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر بنیاد، ۱۳۷۷
- خطاب، محمود شیت، شیوه فرماندهی پیامبر؛ ترجمه: عبدالحسین بینش؛ نمایندگی ولی فقیه، ۱۳۷۸
- راغب، حین بن محمد؛ (۵۰۲هـ) مفردات فی غریب القرآن؛ دار الحیاء التراث العربی، بیروت، ۱۴۲۸ق
- امینی، عبدالناصر؛ مقاله: جایگاه صلح در سیره پیامبر، مرکز مطالعات اندیشه و دعوت اسلامی، ۱۳۹۷
- دهخدا، علی اکبر؛ لغت نامه؛ تهران، بیجا،۱۳۴۷