مقدمه:
بیان جایگاه زن در فقه امام اعظم، امام اهل جهان و مقتدای خلقان، شرف فقهاء و عزّ علماء، ابو حنیفه نعمان بن ثابت رحمه الله از اهمیت ویژهای برخوردار است، بناءً میطلبد تا با پژوهشی عمیق و نگاهی دقیق نوعیت دیدگاه این امام هُمام را در رابطه با حقوق و جایگاه زنان از خلال مسائل مستنبطه و احکام فقهی مذهب حنفی ارائه نمائیم.
البته قبل از ورود به بحث اصلی لازم است یادآور شویم که نگاه کلی اسلام و احکام شریعت اسلامی نسبت به زنان، نگاهی محترمانه است و همۀ حقوق آنان را به رسمیت شناخته و با درنظر گرفتن همۀ ویژگیهای آنان، جایگاه و شخصیت والایی برایشان تعریف کرده و در میان تمامی ادیان و تمدنهای کهن و نوبنیاد، میتوان با قاطعیت گفت که دین مقدس اسلام است که جایگاه واقعی را برایشان اعطا نموده و شخصیت حقوقی، اجتماعی، دینی و انسانی آنان را رعایت کرده است. زیرا دین مقدس اسلام مرد و زن را حقوقی برابر و یکسان داده و هر دو را در حمل بزرگترین مسئولیتهای جامعۀ اسلامی یکسان مورد خطاب قرار داده و در سبقت گرفتن در میدان تقوا و للهیّت، هرگز جنسیت را معیار قرار نداده و تنها مؤلفۀ برتری جویی را برای انسان ایمان و تقوا معرفی میکند: «إن أکرمکم عندالله اتقاکم» [حجرات:13] و نیز زن و مرد را از یک گوهر و سرشت معرفی میکند: «ومن آیاته أن خلق لکم من أنفسکم أزواجا لتسکنوا إلیها» [روم:21] و از نشانههای قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید تا در کنار آنها آرامش یابید.
اسلام معتقد است که زن همانند مرد میتواند به رشد و تکامل روحی و معنوی برسد و این قضیه در قرآن کریم تصریح شده که میفرماید: «ومن عمل صالحا من ذکر أو أنثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاة طیبة ولنجزینهم أجرهم بأحسن ما کانوا یعملون» [نحل:97] هر کس چه زن و چه مرد کار شایستهای انجام دهد و مؤمن باشد به او (در این دنیا) زندگی پاکیزه و خوشایندی میبخشیم و (در آن دنیا) پاداش آنان را بر طبق بهترین کارهایشان خواهیم داد.
جایگاه زن در فقه امام اعظم ابوحنیفه رحمه الله:
امام اعظم ابوحنیفه رحمه الله شخصیتی نادر و امامی متبحر بود که همۀ فقها و ائمۀ اسلام در ادوار مختلف به شخصیت معنوی و توان علمی ایشان معترف اند و به نحوی خوشهچین خرمن فضل و کمال این امام بزرگوار میباشند.
ایشان بر اساس معیارها و قواعد شریعت اسلامی فقه خود را بنیانگذاری نموده و حقوق و کرامت آحاد مختلف جامعه را در نظر داشته است و علی الخصوص در رابطه با حقوق و کرامت زن، احکام و نظریات دقیقی ارائه کرده است و جالب اینکه حتی انگیزۀ روی آوردن خود به علم فقه را نیز سؤال یک زن بیان میکند.
امام زفر رحمه الله میگوید: «از امام ابوحنیفه رحمه الله شنیدم که فرمود: من به علم کلام مشغول بوده و در آن به تبحر و شهرت رسیده بودم؛ روزی زنی نزد من آمد و در رابطه با مسئلۀ طلاق سؤالی پرسید، به او گفتم نزد فقیه مشهور حماد بن سلیمان برود، از او پرسیده و جواب را با من نیز شریک بسازد، آن زن نزد حماد رفت و جواب سؤالش را دریافت کرده و به من نیز ابلاغ کرد. از آن پس تصمیم گرفتم که علم کلام را ترک کرده و به مجلس فقهی حماد بن سلیمان بروم». (السید عفیفی، حیاة الإمام أبي حنیفة رحمه الله ، القاهرة، 1350هـ.)
در این مقاله چند نمونه از دیدگاههای امام اعظم ابوحنیفه را در رابطه با جایگاه و حقوق زنان بیان میکنیم:
الف: حق حیات و زندگی و کرامت و احترام: این حقوق بر اساس قوانین و ضوابط کلی اسلام برای زن و مرد محفوظ است و کسی حق ندارد به این حقوق تعدی نموده و جان، مال، آبرو، عزت و کرامت انسانها اعم از زن ومرد را به خطر اندازد. علی الخصوص جانب زن در این قضایا بیشتر مورد تأکید قرار گرفته و در موارد مختلفی از مباحث فقهی، امام اعظم ابوحنیفه رحمه الله به رعایت حقوق آنان توصیههای اکیدتری کرده است تا بانوان مسلمان با حفظ حقوق و کرامت خود به عنوان بازویی توانا در تعالی و رشد جامعه در عرصههای مختلف حضور پیدا کرده و زمینۀ حضور با کرامتشان فراهم باشد.
ب: حق فراگیری علم و دانش: یکی از حقوق مسلّمۀ زنان، حق فراگیری علم و دانش است و در این باره دین مبین اسلام زن و مرد را به طور یکسان و مساوی به کسب علم تشویق کرده است و به قول استاد مصطفی السباعی: «هیچ نصّ صحیحی وجود ندارد که زن را از فراگیری علم منع کند و حتی تاریخ پر افتخار اسلام شاهد صدها بانوی عالم، ادیب، محدّث و فقیه بوده که در میادین علمی به شهرت رسیده و در کتابهای تراجم/ زندگینامهها سیرت و زندگانیشان ثبت شده است». (الشیخ مصطفی السباعی، المرأة بین الفقه والقانون، دار الوراق بیروت، 1420هـ. 1999م.)
به عنوان مثال در فقه حنفی میتوان نام بانو فاطمه بنت شیخ علاءالدین سمرقندی (فقیه نامورِ حنفی صاحب کتاب «تحفة الفقهاء») را ذکر کرد که در فقه حنفی دست بالایی داشت و سرآمد زنان روزگار خود بود و به عقد شاگرد پدرش، علامه علاء الدین کاسانی (صاحب البدائع الصنائع) در آمد و یک خانواده علمی را تشکیل داد. برخی از راویان گفته اند که هرگاه شوهرش علامه کاسانی در بیان مسائل فقهی مرتکب خطا میشد، بانو فاطمه وی را تذکر داده و جواب صحیح را گوشزد میکرد. (مرجع سابق)
یقیناً از زمانی که بانوان مسلمان از کاروان علم و دانش عقب ماندند و زمینۀ علم اندوزی صحیح برای آنان فراهم نشد، جوامع مسلمان به عقب افتادگی دچار شدند.
ج: حق انتخاب همسر: در رابطه با اینکه آیا زنِ عاقل، بالغ و آزاد میتواند بدون اجازۀ ولی، همسری برای خود انتخاب کرده و خودش را به عقد او درآورد؟ فقهاء دیدگاههای متفاوتی دارند و جمهور فقهاء آن را ناجایز میشمارند و معتقد اند که حضور ولی و یا حداقل اجازۀ او شرط صحت عقد نکاح است.
اما امام اعظم رحمه الله این حق را برای زن قائل شده و حکم میکند که زن میتواند حق انتخاب همسر داشته و نکاحش بدون حضور و اذن ولی منعقد میشود و این عمل زن به معنی تصرف در حق شخصی اوست و میتواند از این حق خود استفاده نماید.
در کتاب الهدایة به نقل از ظاهر الروایة آمده است: «وینعقد نکاح الحرة العاقلة البالغة برضاها و إن لم یعقد علیها ولي، بکراً کانت أو ثیباً عند أبي حنیفة وأبي یوسف رحمهما الله في ظاهر الروایة».( المرغینانی، الهداية مع فتح القدیر3/256)
بنابر این زن عاقل و بالغ حق دارد همسر خود را بر اساس معیارهای مطلوب خود برگزیند و اولیای او نمیتوانند او را به اجبار به ازدواج داده و یا اینکه از حق انتخاب همسر محروم کنند.
د: حقوق مالی زن: یکی از مهمترین حقوق انسانی برای زنان و مردان، حق تملک و تصرف در اموالی است که شریعت اسلامی برای آنان درنظر گرفته و برای حفظ و صیانت آن احکام و قوانینی وضع کرده است. در فقه امام اعظم ابوحنیفه مثل مردان، برای زنان نیز حقوق مالی مستقلی درنظر گرفته شده و کسی بدون اذن و اجازۀ آنان حق تصرف در آن را ندارد.
از دیدگاه فقه حنفی زنان در کنار حق میراث، مهریه، نفقه و… میتوانند دارایی شخصی داشته و در آن تصرف کنند و یا طرف مستقیم قراردادهای مالی و خرید و فروش و تجارت باشند و همچنین در دعاوی مالی صاحب ادعا بوده و حقوق خود را از دیگران مطالبه نمایند.
هـ: حق کار و فعالیت خارج از خانه: کار و فعالیت خارج از خانه از مهمترین موارد کسب و درآمد است که زنان نیز مانند مردان از این حق برخوردارند تا بر اساس استعداد، توانایی و مهارت خود به کسب و کار بپردازند و در پیشبرد اهداف اقتصادی، اداری، سیاسی و اجتماعی همگام با مردان و یا حتی پیشگامتر از آنان قدم بردارند.
به عنوان مثال زنان از دیدگاه فقه امام اعظم رحمه الله و در توافق با رأی جمهور علمای مذاهب اسلامی میتوانند در مجالهای تعلیمی، طبی و پزشکی، صنعت و حرفههای تولیدی، خدمات اجتماعی، وظایف اداریِ حکومتی و سکتور خصوصی، فعالیتهای علمی و فرهنگی و دعوت اسلامی و… حضور فعال داشته و منحیث عضو مفید، خدمتگذار جامعه باشند، البته موقوف به اینکه در محل کار و اجتماع، کرامت و عزتشان مصون بوده و با حفظ حرمت کامل به کار و کسب خود بپردازند.(عیسی المعمری، مجلة إربد للبحوث و الدراسات: ص:129)
و: زن و قضاوت: در رابطه با قضاوت زن نیز میان فقهای اسلامی اختلاف نظر وجود دارد؛ جمهور فقهای مالکی، شافعی، حنبلی و امام زفر از احناف معتقد اند که زن مطلقاً نمیتواند مسئولیت قضاء را به عهده بگیرد و اگر زنی قاضی تعیین شد، ولایتش باطل است و حکمش در تمامی احکام نافذ نمیشود و مرد بودن قاضی شرط صحت قضاء است. (ابن رشد، بدایة المجتهد 2/531. الهیثمي، تحفة المحتاج 10/106. ابن قدامة، الکافيء 4/433. الموصلي، الاختیار 2/84.)
لیکن امام اعظم ابوحنیفه رحمه الله برخلاف نظر جمهور، قضاوت زنان را بجز قضایای حدود و قصاص در سایر موراد جایز میداند. چنانچه امام ابوالحسن ماوردی میگوید: «قال ابوحنیفة: یجوز أن تقتضي المرأة فیما تصح فیه شهادتها ولایجوز أن تقتضي فیما لاتصح فیه شهادتها». (الأدب القاضی، 1/626.)
علامه ابن قدامه نیز میگوید: «وقال ابوحنیفة: یجوز أن تکون قاضیة في غیر الحدود». (المغني مع الشرح الکبیر 11/380.)
بناءً امام اعظم مسئولیت قضاوت را که امری بسیار خطیر و مهم است، در اموری که شهادت زنان پذیرفته میشود به آنان واگذار کرده است تا باعلم و دانش فقهی و قضایی خود و درک شرایط حساس زمان در این عرصه وارد شده و توانایی خود را به منصۀ ظهور بگذارند.
خلاصۀ بحث:
با توجه به مطالبی که بیان شد به وضوح درمییابیم که امام اعظم ابوحنیفه دیدگاهی کاملاً محترمانه نسبت به زن داشته و در امور بسیار مهم که سایر ائمۀ مذاهب نتوانسته اند، مسئولیتهای کلیدی را به زنان بسپارند، لیکن این فقیه نامدار و امام مسلمین به تواناییها و قوت علمی، عقلی و درایت زنان اعتماد کرده و آنان را لایق پذیرش مسئولیتهای مهم میداند و عرصه را برای آنان باز میگذارد.
بنابر این لازم است که در رابطه با این موضوع پژوهشهای عمیق و دقیق بیشتری صورت گیرد تا بانوان کشور عزیزما خصوصاً نسل جوان با آرای فقهی و اندیشههای ناب امام اعظم بیشتر آشنا شده و در پرتو آن مسیر تعالی و ترقی خود را با فهم صحیح از حقوق و وجایب خود بپیمایند و بتوانند آیندهای روشن برای خود و همنوعان خود ترسیم کنند. (وما ذلک علی الله بعزیز)
به قلم: عبدالناصر امینی
رئیس مرکز مطالعات اندیشه و دعوت اسلامی _ افغانستان
منابع:
1ـ حیاة الإمام أبي حنیفة ، السید عفیفی، قاهرة، 1350هـ.
2ـ المرأة بین الفقه والقانون، الشیخ مصطفی السباعي، دار الوراق بیروت، 1420هـ – 1999م.
3ـ الهدایة شرح بداية المبتدي، شیخ الاسلام برهان الدین المرغینانی، مطبعة مصطفی البالي الحلبي.
4ـ مجلة إربد للبحوث والدراسات، عیسی المعمری.
5ـ بدایة المجتهد و نهایة المقتصد، القاضي أبو الولید محمد بن احمد بن محمد بن رشد القرطبی، مطبعة حسان.
6ـ الاختیار لتعلیل المختار، عبدالله بن محمود الموصلی الحنفی، مطبعة الحلبی القاهرة، 1356هـ.
7ـ الکافي، عبدالله بن احمد بن محمد بن قدامة المقدسی، المکتب الاسلامي، 1399هـ.
8ـ أدب القاضي1/626، تحقیق محی هلال بن السرحان، دار احیاء التراث الإسلامي، بغداد، 1391هـ.